شهری که رها شد
نام روزنامه :
روزنامه مستقل
تاریخ انتشار :
1399/10/21
تهران کلانشهری که تمام تصمیمگیریهای مهم سیاسی اقتصادی فرهنگی و اجتماعی کشور در آن متمرکز شده، کلانشهری که پایتخت کشور است و به عنوان امالقرای جهان اسلام را هم یدک میکشد و روزانه افزون بر پنج میلیون نفر، ساکنان شهرستانهای پیرامونی به جمعیت ۱۲ میلیونی آن افزوده میشود، از نظر برخورداری از خدمات شهری به تمام معنا به حال خود رها شده است. سیاسی بودن بیش از حد اعضای شورای شهر و مدیران شهرداری از گذشته تا به امروز آنها را از پرداختن به وظایف و مسئولیتهای اصلی خود که همانا مدیریت درست و ارائه خدمات با کیفیت مورد نیاز به میلیونها شهروند ساکن این کلانشهر باز داشته و فرصت دیدارهای بیواسطه و عینی از انبوه مشکلات، کمبودها و نابسامانیهای این کلانشهر را از آنها سلب کرده است.
بهعنوان مثال امروز در تمام سطح کلانشهر تهران یک پیادهروی سالم و بدون چاله و دستانداز و بدون بقایای حفاریهای صورت گرفته توسط شرکتهای آب و برق و گاز و فاضلاب وجود ندارد، که عابران سالم و فاقد مشکلات بینایی و یا معلولیتهای جسمی بتوانند به راحتی در آنها تردد کنند، چه رسد به شهروندان نابینا و مبتلا به انواع معلولیتهای جسمی که سر و کارشان به چنین پیادهروهایی میافتد.
تازه همه این مشکلات جدا از خطراتی است که تاخت و تاز شبانهروزی صدها هزار موتورسوار در پیادهروهای شهر، جان و سلامت عابران پیاده را تهدید میکند و متأسفانه نه شهرداری اقدامی در ایجاد موانع ساختاری برای جلوگیری از ورود موتورسواران به پیادهروهای شهر انجام میدهد و نه دیگر نهادهای مسئول که راهنمایی و رانندگی از جمله آنهاست، چارهای برای رفع این مشکل بزرگ و پر مخاطره میاندیشند.
وجود این همه عوامل خطرآفرین برای عابران پیاده در پیادهروهای شهر در حالی است که در اغلب کشورها و جوامع پیشرفته پیادهروی یکی از تفریحات مفرح و بدون هزینه شهروندان است که در تمام شبانهروز ساعات فراغت پیر و جوان را به خود اختصاص میدهد.
پیادهروها از نقطهنظر مهندسی طوری ساخته شدهاند که موتورسواران به سختی امکان ورود به حریم آنها را دارند و اگر چنین امکانی هم وجود داشته باشد از بیم جریمههای بسیار سنگین و محرومیت از موتورسواری جرات ورود به حریم پیادهرو را پیدا نمیکنند.
اما شوربختانه هیچ یک از این دو عامل بازدارنده برای جلوگیری از تجاوز موتورسواران به حریم پیاده رو تهران در کلانشهر تهران و یقیناً در دیگر شهرهای ما وجود ندارد. وضعیت خدمات شهری در محلات پرجمعیت که در چشمانداز رفت و آمدهای روزانه مسئولان و مقامات کشوری و حتی مدیران ارشد شهرداری و شهرداران مناطق قرار ندارد، از همه بدتر و نامساعدتر است، تا جایی که شهرداریهای مناطق و نواحی حتی درخواستهای کوچک و پیش پا افتاده ساکنان این محلات برای ارائه خدماتی چون لکهگیری آسفالت معابر و پر کردن انواع چالهها و دستاندازهای موجود و خدماتی از این دست را برآورده نمیسازند و در کمال تاسف تماسهای مکرر آنها با سامانههای تلفنی که شهرداری آن همه برایشان تبلیغ میکند، تاثیری در انجام این درخواستها ندارد.
اما برای آنکه از جاده انصاف خارج نشده باشیم، باید اذعان کنیم که در ارتباط با بیتوجهی مدیریت شهری کلانشهر تهران به ساماندهی خدمات شهری، برخی استثنائات وجود دارد، که خدمات شبانهروزی و طاقتفرسای مدیریت و کارکنان سازمان بهشت زهرا خصوصاً در یک سالی که شیوع ویروس کرونا آمار درگذشتگان در تهران را تا چند برابر گذشته افزایش داده و نیز نظم و ترتیب حاکم بر حوزه حمل زبالهها و پسماندهای کلانشهر تهران و زحمات شبانهروزی که کارکنان و کارگران این بخش انجام میدهند، در خور تقدیر است و یقینا شهروندان منصف تهرانی تفاوت فاحش خدمترسانی این دو بخش با سایر بخشهای خدماتی شهرداری تهران را به خوبی درک میکنند. هرچند که به موجب برخی گزارشها هنوز میان سیستم دفع و بازیافت زباله در کلانشهر تهران با استانداردهای زیست محیطی جهانی فاصله معناداری به چشم میخورد که از میان برداشتن این فاصله به تنهایی از عهده شهرداری تهران ساخته نیست و خصیصه و ویژگی ایرانشهری تهران ایجاب میکند که دولت در لوایح بودجه سالانه خود ردیف خاصی را به تامین هزینه خدمات حیاتی شهرداری (که بخش شبکه حمل و نقل عمومی نیز یکی از مهمترین آنهاست) اختصاص دهد، چه کلانشهر تهران، شهری متعلق به تمام ایرانیان در سراسر کشور است و سالانه میلیونها هموطن ایرانی که ناچارا گذارشان به تهران میافتد و هرکدام متناسب با نیازها و اهداف سفر به تهران مدتی در این شهر اقامت میکنند، در طی مدت اقامت، مانند خودِ شهروندان تهرانی به انواع و اقسام خدمات نیاز دارند که هزینه تامین این خدمات باید در بودجه سالانه دولت دیده شود. وجود دهها سفارتخانه خارجی در تهران که خدمات کنسولی و دیگر خدمات آنها منحصر به شهروندان تهرانی نیست و سفیران و دیگر کارکنان این سفارتخانهها هم نیازمند انواع و اقسام خدمات شهری هستند، شاهدِ دیگری بر اثبات ویژگی ایرانشهر بودن کلانشهر تهران و در نتیجه الزام دولت به تامین بخشی از هزینههای شهرداری این کلانشهر است، که متاسفانه دولتها توجه لازم را به آن نشان نمیدهند. اما هیچ یک از این الزامات، واقعیت مربوط به ضعف شدید مدیریت شهری تهران غفلتورزیهای بی حد و حصر اعضای شورای شهر نسبت به مشکلات و کمبودهای خدماتی و عمرانی این کلانشهر و در یک کلام این واقعیت را که تهران از سوی مدیران شهرداری به حال خود رها شده است، از انظار و افکار عمومی شهروندان تهرانی پنهان نمیسازد.
کلمات کلیدی : مشکلات مدیریتی شهر تهران
نویسنده : غلامرضا کیامهر
تاریخ انتشار : 1399/10/21
فایل های پیوست